۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آتلانتیس» ثبت شده است

اگر هفت اقلیم به شاهی تراست- قسمت سوم

اگر هفت اقلیم به شاهی تراست- قسمت سوم

به نام خدا

اگر هفت اقلیم به شاهی تراست

[اژی دهاک] سه‌پوزهٔ سه‌کلهٔ شش‌چشم را، آن دارندهٔ هزار چالاکی را،

آن دیو بسیار زورمند دروج(دروغ) را، آن دروند آسیب‌رسان جهان را، آن زورمندترین دروجی را که اهریمن برای تباه کردن جهان اشه(تعادل)، به‌پتیارگی در جهان استومند بیافرید.

اژی دهاک نماد پایین ترین سطح آگاهی ممکن برای انسان و دور ترین حالت ممکن از آگاهی متعالیست. در نتیجه رفتاری دیو گونه دارد و  در نظر انسان های خردمند و پیرو اشا (راه تعادل)(نظم و هماهنگی نظام هستی) هر آنچه می کند تباهی است.

اژدهاک پرورنده هفت دیو است که هر یک به دیگری منجر می شود: اکومن (اندیشه بد) که آفریننده بقیه دیوان و ابتدای هر مخربی است. اندردیو ( عدم تعادل، افراط و تفریط) ساوول (شهریاری بد بر خوشتن، شهریاری که بر خود مسلط نیست و بازیچه هفت نفس درونی اش است) ناگهیس (کینه و نفرت و بی فایدگی) تریز ( سقوط و نارسی آگاهی) زریر ( مرگ،بی وجودی) و اهریمن (نیروی پلیدی، که به نوعی در بر دارنده تمامی آن شش دیو دیگر است و صورتی دیگر از کلمه انگره میتو به معنای تفکر گره خورده) . یا به عبارتی دیگر انسانی است که این هفت دیو و فرزندانشان همانند خشم و اسراف و ... در او به کمال یا حد نصاب پرورش یافته اند و هویت انسانی را از او گرفته و هویتی دیو گونه ( بلکه شریر ترین دیوان) را به او داده است. و این خاصیت انسان است که می تواند تا بالاترین سطوح آگاهی و وجودی در جهان خودش (از طریق شناخت خود در مقام روح یا نفخه الهی یا همان قطره از دریا بی نهایت وجود) صعود کرده و یا تا پایین ترین درجات آگاهی سقوط کند.

در ادبیات خودشناسی نوین دیوها همگی خصلت هائی هستند که برای انسان ذهنی به دلیل زندگی مداوم در ذهن (عدم حضور در لحظه حال) و همسوئی دائمی که با جریان مدام افکار به همراه داشته، خود را در معرض اندیشه های اهریمنی (افکار نادرست و باطل یا همان اکومن) قرار داده و به مرور زمان توسط آنها هدایت می شود (این به معنای عدم استفاده از ذهن و عقل نیست) و با گذر زمان با ذهنش هم هویت شده و ماهیت جاودان خودش یا هویت خود را در مقام آگاهی محض(روح، قطره از دریا) فراموش می کند و چون خود را ذهن و طبع آن همین جسم مادی می پندارد ، دچار حس جدا افتادگی از خلقت و به دنبال آن ترس می شود و عکس العمل هائی مثل خشم ، نا امیدی ، بیماری روانی ، طمع ... ارائه می دهد.

ادامه مطلب
۰ ۰ ۰ دیدگاه

اگر هفت اقلیم به شاهی تراست- قسمت دوم

اگر هفت اقلیم به شاهی تراست- قسمت دوم

قسمت قبلی اینجاست.

اگر هفت اقلیم به شاهی تراست...

دوستم طرفدار ب یونایتد بود. من اما الف سیتی رو دوست داشتم. یک بار بهش گفتم: "داداش اون حرکت دروازه بان ب یونایتد اشتباه بود.به نظر من نباید اون کار رو می کرد. کارش غیر حرفه ای بود." یادمه جوابی که دوستم داد بی ربط بود. انگار داشت ناخودآگاه از چیزی فرار می کرد! براش توضیح دادم اینی که میگی اشتباهه. با استدلال و متاسفانه کمی چاشنی تحقیر (یعنی ترکیب استدلال و کلام محکم و کمی احمق جلوه دادن طرف مقابل!!) صحبتم که تموم شد یادمه کم آورده بود و به خاطر نوعه حرف زدنم عصبانی شده بود. عکس العملش طوری بود که بعد از حدود 17 سال هنوز یادم مونده. دوستم با لحنی عصبانی گفت: الف زاده چی؟!( اسم دروازه بان تیم الف سیتی، الف زاده بود.) اون که خیلی بد تره." 

تعجب کردم. اخمام رفت توی هم. با خودم گفتم چه ربطی داشت.من داشتم ایرادی رو خیلی منطقی از یک نفر می گرفتم. ایرادم هم درست بود. برام قابل پذیرش نبود که اشتباه یک نفر رو میشه با اشتباه یک نفر دیگر در جناح به اصطلاح مقابل (اگر همچین چیزی واقعا وجود داشته باشه) توجیه کرد! انگار اگر این بده، خب اون که بدتره! انگار با انتقاد کردن از حرکت اشتباه دروازه بان تیم مورد علاقه دوستم، به خودش حمله کرده بودم. واقعا عصبانی شد. این شد که منم عصبانی شدم و به نظر خودم هم حق داشتم. چون به نظرم بازخورد دوستم، هم غیر منطقی بود و هم تهاجمی... . 

خیلی از تحلیل های ما اینجوریه. وقتی به طرز فکر، نگاه، ایده ، آدمی که دوسش داریم یا اعتقادی که مانیفستش می کنیم انتقادی وارد میشه ، انگار داره به خودمون حمله میشه! و ما هم شروع می کنیم با انواع روش هایی که بلدیم با عامل تهاجم مقابله می کنیم!

دو بعدی میبینیم. اگر استقلالی نیستی پس پرسپولسی هستی. نمیشه یک چیزی وسط این دوتا باشی. اصلا حالت های دیگه ای خارج از اونچه الان تو چهارچوب ذهنیمون برامون تعریف شده، وجود نداره. یعنی اصلا احتمال وجود ترکیب یا توازن های منطقی دیگه ای رو نمیدیم!! مثلا اگر نماز می خونی پس مسلمونی. چون این یک رفتار مسلمونیه. و اگر مسلمونی پس ... . 

عجیب نیست؟!

اینجوری اسیر برنامه ریزی های ذهنی باشیم؟! برنامه ریزی هائی که حتی خودمون نکردیم و طی نسل ها انتقال خصوصیات وراثتی و بارگزاری اطلاعات و دیتا در ذهنی جمعی ما انجام شده و داره ما رو کنترل می کنه. باعث میشه طبق یک یا چند الگوی ذهنی از پیش تعیین شده فکر کنیم و بر اساس اون نتیجه گیری و بعدم عمل کنیم! و از بقیه هم بخوایم با همین الگو و نتیجه گیری که به عنوان بهترین پذیرفتیم عمل کنند؟!

ادامه مطلب
۰ ۰ ۰ دیدگاه

معرفی کتاب - رمان حماسی و فانتزی طریق شاهان

معرفی کتاب - رمان حماسی و فانتزی طریق شاهان

... و دیدگانمان که به پرتوی تجربیات اندوخته در سفر روشن شده است.

برای من همیشه داستان هایی حماسی و ماجراجوئی که عناصر اصلی آن شمشیر بازی و شوالیه گری با چاشنی عشق و عاشقی و جادوگری و کمی هم تخیل است، خیلی جذاب بوده اند.

از این نوع داستان ها البته از نوع خوبشان زیاد نیست. یعنی خیلی دیر به دیر یک نمونه خوب خلق می شود. طریق شاهان از این نمونه های خیلی خیلی خوب است.می شود گفت عالی که به شاهکار تنه می زند. برندون سندرسون نویسنده خوشنام، در این رمان حماسی/فانتزی صحنه هائی را به شما نشان می دهد که در بعضی موارد واقعا حیرت میکنید. کیفیت هیجان در بعضی صحنه های آن آنقدر بالا می رود که میتواند هنگام مطالعه خواننده را از روی صندلی بلند کند!

توصیفات نویسنده از کتابخانه بزرگ شهر کالبرانث، جامعه موبدان، طبقه روشن چشمان و دشت هزار تکه بسیار جذاب است و شخصیت های متنوع و دوست داشتنی در عین سادگی بسیار محبوب هستند و شما را با خودشان پیش می برند. واگویه های ذهنی و انتخاب های هر شخصیت منحصر به فرد است و هر کدام تکه ای از پازل داستان را به طور مجزا پیش می برند تا در نهایت به هم بپیوندند.

قلمرو روشار (دنیای مجموعه استورم لایت) بسیار بزرگ است. شما با شالان دختر زرنگ و حاضر جواب یک خاندان نجیب زاده در آستانه ورشکستگی، جاسنا خواهر مغرور و پر جذبه پادشاه آلثی ها، سث فرزند فرزند ولکان قاتل تبعیدی شینوآر، دالینار فرمانده سپاه و شوالیه خوشنام و بالاخره شخصیت محبوب کالادین فرزند طوفان برده مبارز و جان سخت داستان و کلی شخصیت فرعی دیگر در این سفر قهرمانی همراه می شوید.

این رمان هم مثل رمان مشهور دیگر همین نویسنده آخرین امپراطوری از مجموعه مه زاد (البته خیلی بیشتر از آن) پر از گفتگو ها و جملات قصار به یاد ماندنیست و نویسنده در اینباره سنگ تمام گذاشته است و بعضی جملات داستان تا مدت ها به یادتان می ماند.

خب همینجور که گفتم هیجان، دنیای بزرگ، شخصیت های فراوانی که خوب پرورش یافته اند در میان تقابل شمشیر و جادو، رنج و امید، شکست و پیروزی، عشق و خیانت، اگر این عناوین در کنار داستانی پر کشش برایتان جذاب است، حتما این کتاب را امتحان کنید.

ادامه مطلب
۰ ۰ ۰ دیدگاه

معرفی کتاب- رمان فانتزی و مهیج آخرین امپراطوری

معرفی کتاب- رمان فانتزی و مهیج آخرین امپراطوری

دنیایی را تصور کنید که از آسمان خاکستریش، به صورت مدام ذرات خاکستر می بارد! روزها خورشید سرخ رنگ بر فراز آن می درخشد و شب ها مهی غلیظ و وهم آور سراسر امپراطوری را فرا میگرد، اشباح جسد خوار بیرون می آیند و مه زادها شهر را در اختیار می گیرند. دیوارها، کف خیابان، سر و صورت و لباس های کهنه مردم، همیشه از دوده خاکستر سیاه است. اسکاها تصوری از زیبایی های گذشته ندارند و به درختان سبز و آسمان آبی به چشم افسانه و آرزو های مردمان گذشته می نگرند! فضای داستان به شکل جذابی دارک است.

مردم به طور کلی چند گروهند: اسکاها (مردم) که مالک هیچی نیستند و نجیب زادگان که اسکاها را مثل برده از لرد فرمانروا، خدا و پادشاه آخرین امپراطوری اجاره می کنند و از آنها در مزاریع و تجارتهایشان سوء استفاده می کنند.  گروهی از شورشیان که قرن هاست به خاطر دلمردگی و ترس عمیق حاکم بر اسکاها و قدرت روز افزون لرد فرمانروا، هرگز نتوانسته اند کاری از پش ببرند و مردم  را با خود همراه کنند و البته دزدان.

در چنین فضایی گروهی از دزدان با تخصص های مختلف دور هم جمع شده و تشکلی زیرزمینی را تشکیل می دهند تا با کمک شورشی ها، این آرزوی محال، یعنی پایین کشیدن خدای ترسناک، جادوگر و قدرتمند امپراطوری، لرد فرمانروا را برآورده کنند.

فاصله طبقاتی و ترس به همراه فضائی اعتقادی حاکم بر امپراطوری شما را تشویق می کند تا با وین، دزد جوان و کلسیر، مه زاد رابین هود موآب داستان و گروهش در مسیری پر هیجان همگام شوید و در کنارش زیرکی های خشونت آمیز نیروهای تفتیش امپراطوری هیجان شما را آتش می زند. 

سیستم جادوی داستان نوآورانه و جذاب است و داستان منسجم، شخصیت های جذاب و صحنه های مهیج و پر کشش آن خواننده را تا پایان ماجرا رها نمی کند.

در این داستان، دیالوگ ها و جملات قصار تاثیر گذار شخصیت ها فراوان است.

رمان  آخرین امپراطوری داستانی مهیج درباره امید و انقلاب است که چاشنی تخیل و فانتزی بسیار بجا و شیرینی روی آن نشسته است. از آن داستان هائی که غرق در دنیایش می شوی و گذر زمان از یادت می رود و لحظه به لحظه با شخصیت های داستان پیش می روی تا انتهای داستان را ببینی.

این کتاب جلد اول از سه گانه مه زاد نوشته برندون سندرسون و ترجمه خوب و روان سمانه امین پور که توسط انتشارات آذرباد در دو کتاب منتشر شده، یکی از معروفترین آثار فانتزیست که در سال 2006 منتشر و استقبال زیادی از آن درجهان شده است. 

ادامه مطلب
۰ ۰ ۰ دیدگاه


ایرانشهر

به نام او
...که تخم سخن را پراگنده‌ایم.
در این وبلاگ در باب تحلیل بعضی مسائل خاص D: صحبت میشه و سعی هم می کنیم متعصب نباشیم. تازه کتابم معرفی می کنیم.
لطفا روی تیتر هر مطلب بزن تا کامل باز بشه.
عشق الهی جاریست.

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
دسته‌بندی
آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
بایگانی