ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز
ای هیچ خطی نگشت از اول بی حجت نام تو مسجل
ای بر ورق تو درس ایام زآغاز رسیده تا به انجام
هم قصه نانموده دانی هم نامه نانوشته خوانی
ای عقل مرا کفایت از تو جستن ز من و هدایت از تو
یک ذره ز کیمیای اخلاص گر بر رخ من زنی شوم خاص
تا غرق نشد سفینه در آب رحمت کم و دستگیر و دریاب
از ظلمت خود رهائیم ده با نور خود آشنائیم ده
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.