کاوه آگاه

کاوه آگاه

این روزا صحبت از ضحاک و کاوه آهنگر و فریدون خیلی زیاد شده. گفتم در این باره به نکته ای اشاره کنم و نظرم رو بگم.

برای عمیق تر شدن اول باید ببینیم ضحاک یعنی چه کسی؟ و بعد که ضحاک رو شناختیم فریدون رو بشناسیم. بعد هم بدونیم کاوه آهنگر کیه. منظورم این نیست که داستانشون چیه (که البته اون هم مهمه) منظورم اینه که این داستان زیبای اسطوره ای رو مو شکافی کنیم. آماده ای؟

ضحاک: معرب کلمه اژدهاک که در اوستا به عنوان هیولای دروغ، چند چشم و چند سر و ... ازش نام برده شده. واضحه که منظوره اوستا یک هیولای واقعی مثل فیلمها نیست.

ضحاک نماد یک طرز فکره، یک کیفیت وجودی. اگر داستان ضحاک رو در شاهنامه فردوسی خونده باشیم(کمی دقیقتر) متوجه میشیم که ضحاک برای تبدیل شدن به اون شاه ستمگر ماردوش روندی رو طی می کنه. یعنی از اول اونجوری نبوده. اونجوری میشه. طی پروسه ای و این پروسه به زیبائی در قالب داستان توسط فردوسی توضیح داده میشه. (تحول شخصیت ضحاک در انیمیشن داستان آخر هم به شیوه ی جالبی نشون داده شده)

ضحاک درگیر خصوصیات ایگو شده. ایگو یعنی چی؟ یعنی به زبون ساده تر هر آنچه خواستگاهش عشق نباشه. یعنی خصوصیات پایین ترین سطوح آگاهی. مثل خشم، نفرت، خودخواهی، تمام خصوصیاتی که انسان رو از انسان عاشق دور و به انسان متجاوز نزدیک می کنه. صداهائی که در ذهن ضحاک بهش دستور میدن و بر اون حاکم هستن و ضحاک توانائی کنترل اونها رو نداره. در واقع اونا ضحاک را کنترل میکنن (صداهای نفسش) و این موضوع به یکباره بوجود نیومده. یعنی خشم ناآگاهانه، شهوت بدون کنترل، حسادت، جاه طلبی افسار گسیخته، قدرت طلبی و ... ذره ذره از حالت تعادل خارج شده و شهریاری بر خودش رو از ضحاک گرفته و اون رو تبدیل به انسانی بی اختیار در برابر خودش کرده و یه جورائی مسخ شده یا به زبان اسطوره ای تبدیل شده به هیولائی انسان نما که رحم و مروت نداره. در داستان شاهنامه این تحولات درونی به شکل دو اژدها که از مغز جوانان تغذیه می کنن بر روی شانه هاش ظاهر شدن. (چون معمولا نوزائی و متفاوت فکر کردن از ذهن های جوان و پویا انتظار می ره، درسته؟)  (خوراک مغز هم نمادی از تمامیت خواهی، نماد تاکید بر تحجر و عقب ماندگی و ماندن در روش های گذشته و صرفا پیروی از افکار فرد تمامیت خواه یا همون توتالیترین).

خب، تا اینجا خداقوت. پس فهمیدیم که ضحاک هم از اول این جوری نبوده، جوانی جویای نام که بعد از ضعیف شدن جمشید میاد برای نشستن بر مسند قدرت. (در شاهنامه ذکر شده که مردم میرن سراغش و دعوتش می کنن و از اومدنش استقبال می کنن!) ولی چون در درون هنوز به فَر ایزدی خودش دسترسی پیدا نکرده بوده و هنوز بر ایگوی خودش مسلط نشده ذره ذره از درون فاسد میشه و باقی قضایا.

اما فریدون کیه؟

همه اینها که برای ضحاک گفتیم رو بر عکس کن. فریدون یعنی کسی که تونسته بر ایگو یا همون نفس خودش لگام بزنه و نمادی هستش از انسان عاشق. یعنی انسانی که عملش (سیاستش، شجاعتش، حتی استفادش از اسلحه و ...) برخاسته از ریا و خودخواهی و جاه طلبی نیست بلکه از عشق و عشق به خدمت سر چشمه گرفته و به زبان ایرانیان باستان تونسته به فَر ایزدی درونش دسترسی پیدا کنه. به قول فردوسی عزیز که در وصف تهمورث نیای فریدون اینجوری میگه :

چنان پاک شد پادشه از بدی/ که تابید از او فَرَّه ایزدی

و میشه انسان فرهمند. انسان عاشق. و این فرهمندی به صورت چهره ای نورانی یا همون فرهمند در ظاهرش دیده میشده. گرفتی چی شد؟ البته در این وسط مسئله ژنتیک یا همون رویال بلاد هم مطرح میشه (فریدون از نسل جمشید و تهمورث هستش و الان دیگه در علم ژنتیک اومده که خیلی از خصوصیات وراثتی از طریق ژِن منتقل میشه. البته پر واضحه که ژِن می تونی شرط لازم باشه اما قطعا شرط کافی نیست و مثال نقضش در تاریخ فراوونه.

(شما می بینین حتی در نگرش شیعه هم، ائمه (ع) از طریق ارتباط خونی به هم پیوند دارند.)

برای اینکه از بحث دور نشیم. چه نتیجه ای تا الان گرفتیم؟ 

اینکه تا وقتی انقلاب درونی صورت نگرفته و ضحاک درون هنوز مسلط بر کشور درون من و توست یا اصلا ایالت های درونی ما خود مختار شدن و هرکدوم یک سازی می زنند و ما بر همشون مسلط نیستم ( یعنی تعادل و صلح رو بینشون برقرار نکردیم) ما نه تنها فریدون نیستیم، بلکه نمی تونیم فریدون رو هم بشناسیم و مثل مردم داستان فردوسی عزیز بعد از خطای جمشید اشتباها به سراغ ضحاک می ریم. یعنی در تشخیص دچار اشتباه میشیم. چون فریدون رو نمیشناسیم و تحت تاثیر رسانه اخبار و شایعه و جَو اینجور چیزها هدایت میشیم و تصمیم می گیریم. (گرفتی چی شد عزیز؟)با نشوندن ضحاک بر تخت حکومت کشورمون اوضاع رو از زمان جمشید هم بدتر می کنیم.

و اینجاست که شخصیت کاوه آهنگر میاد وسط. شخصیتی که از اون دوتای دیگه حساس تر، مهمتر و جذاب تره. یه جورایه نقش اصلی داستان رو داره.

کاوه آهنگر یک انسان عادیست. منظورم از عادی اینه که نه از طبقه خاصی هستش و نه خون شاهی و این حرفا رو داره و نه اصلا ادعای حکومت داره. یک صنعتگر ساده که نماد توده مردمه.

اما

نماد یک انسان عادی آگاه، (کاوه آگاه) که هم بر خودش مسلطه و خشمش ویرانگر و ناآگاهانه و از روی انتقام نیست و برخواسته از عدالته و هم از شرایط زمان آگاهه. این موضوع رو فردوسی در شاهنامه تاکید میکنه.(بعد از اینکه ضحاک بچه هجدهم کاوه رو بهش می بخشه ازش می خواد که بیاد سند عدالت و حقانیت ضحاک که خیلی از بزرگان شهر تائید کردن، رو امضا کنه. کاوه با اینکه بچش رو تونسته نجات بده و به اصطلاح خودمون خرش از پل گذشته، حاضر نمیشه این خیانت رو به مردمش بکنه و فریاد انقلابی نه از سر خشم ناآگاهانه و انتقام و خواسته شخصی بلکه برای خود عدالت میکشه.)

پس فردی معمولی ولی آگاه از توده مردم که چون فریدون درونش حاکمه(تمثیلی)، میتونه فریدون زمان رو هم بشناسه و درست انتخاب کنه و مردم رو رهبری می کنه تا دوباره سراغ ضحاک دیگه ای نرن. (این موضوع یک مسئله دیگه رو هم نشون میده که تا مردم یا حداقل بخشی از مردم به آگاهی نرسن، فریدونی در کار نیست. یعنی فریدون خودش نمیاد به زور مردم رو مطیع خودش بکنه بلکه باید زمینه آگاهی در بین توده مردم فراهم شده باشه)

پس عزیزم تا اول خودمون یا و بخش های وجودی خودمون رو نشناسیم (که البته شناختش هم آسونه و پیچیدگی و سختی نداره. به این فرایند میگن خودشناسی) و همینطور به شرایط جامعه آگاه نباشیم به سختی بتونیم فریدون رو تشخیص بدیم و حمایت کنیم.

ممنون از اینکه تا اینجا دووم آوردین. امیدوارم تونسته باشم نظرتون رو جلب کنم.

عشق الهی جاری باشد. 

دریافت تصویر مطلب در ابعاد اصلی

پ ن: این فرایند خودشناسی و تسلط بر خود هم لازم نیست به صورت کمال گرایانه و سختگیرانه پیگیری بشه. اصلا. همین سختگیری خودش یکی از خصلت های تمامیت خواهی و حکومت ضحاکی هستش. فقط لازمه بخوایم و درش قدم برداریم با سر لوحه قرار دادن عشق (مهر) و خدمت به هستی، اموزگار درست سر راهمون قرار میگیره و پیش میریم.

به قول عطار که می فرماید: اولین وادیست وادیه طلب...

اگر خوشت اومد لطفا برای دوستات بفرست. این رشته نوشتار هم در باب همین موضوعه

۲ ۰ ۰ دیدگاه

دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ایرانشهر

به نام او
...که تخم سخن را پراگنده‌ایم.
در این وبلاگ در باب تحلیل بعضی مسائل خاص D: صحبت میشه و سعی هم می کنیم متعصب نباشیم. تازه کتابم معرفی می کنیم.
لطفا روی تیتر هر مطلب بزن تا کامل باز بشه.
عشق الهی جاریست.

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
دسته‌بندی
آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
بایگانی