۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عرفان» ثبت شده است

همه چیز در جهان آگاهی و انرژی است

همه چیز در جهان آگاهی و انرژی است

همه چیز در جهان آگاهی و انرژی است. انرژی است ازاین جهت که کیفیتی از وجود مادی دارد و آگاهی است از اینجهت که آگاه و شعورمند است. به این معنا که زندگی و حرکت رو به تکامل آن، حرکتی تصادفی و بی شعور نیست. بلکه حرکتی برخواسته از آگاهی است. به  عنوان مثال، بذر یک درخت سیب پس از کاشته شدن اینطور نیست که به صورت شانسی یکبار بر روی زمین به صورت افقی رشد کند و یک بار بچرخد و در زمین فرو برود و یکبار مارپیچ و سردرگم در هوا بچرخد و بعد ناگهان به سمت شرق برود! درخت در هسته خود می داند که چگونه رشد کند و چه مسیری را برای تکامل برود. این را می توان غریزه ، شعور یا آگاهی در سطح درخت نامید.

اما آگاهی چیست؟ منظور از آگاهی (شعور) یا به زبان ادیان روح، کیفیتی از انرژی نیست که بشود آن را دارای فرم، اندازه، وزن، بعد یا مشمول مکان و زمان دانست. آگاهی از از جنس انرژی نیست و از این جهت در زبان علوم تجربی نمی توان آن را فهمید. چون علوم تجربی فقط به آنچه در زیر میکروسکوپ و سایر وسایل سنجش انرژی آورده شود، ارزش وجودی می دهد.

آگاهی که حتی همین نام هم در واقع آن را محدود می کند، کیفیتی از وجود است که فاقد تمامی صفات ماده و محدود کننده است. این کیفیت از طریق ذهن بطور کامل قابل درک نیست و صرفا می شود از طریق نشانه ها و مثال های به آن اشاره ای کرد:

یک حباب را در نظر بگیرید. قالبی از انرژی (صابون) که دور هوا را گرفته است (البته هوا هم خود انرژیست اما در این مثال آن را هیچی تصور میکنیم). اگر این حباب بترکد هوای درون آن چه می شود؟!

در واقع هوای درون حباب با هوای کل اتاق یا به طور دقیقتر با هوای تمام هستی یکی میشود و دیگر قابل تشخیص نیست. به زبان دیگر کل میشود. مفهوم کل بودن و کل شدن در کلام عرفا به این موضوع اشاره دارد. این همان حالتی از درک و شناخت خود است که شخصی مثل مولانا وقتی به آن می رسد بی خود شده و رقصان می خواند:

سالها پرسیدم از خود کیستم/آتشم شوقم شرارم چیستم

دیدمش امروز و دانستم همی/ او به جز من، من به جز او نیستم

به این مثال توجه کنید:

دریای تشکیل شده از مجموع قطرات است. اما در عین حال دریا وجودی غیر از قطرات است. این را وحدت در کثرت و کثرت در وحدت می نامند.

قطره، در حد قطره بودنش تمام خصوصیات دریا را داراست. قطره در آغوش دریاست و جدا از آن نیست.

آنچه موجب توهم جدائی و به طبع آن ترس می شود. خود پنداری انسان با کالبد ذهن است. 

و فرایند خودشناسی عبور انسان از این هویت توهمی و غیر واقعی و همانا رسیدن انسان به هویت اصیل خود در مقام قطره یا پاره ای از نور یا شناخت تجربی خود در مقام آگاهی محض و روح است که پایان ترس ها و توهمات است.

عشق الهی جاریست.

دریافت تصویر

۰ ۰ ۰ دیدگاه

تنها راه آزادی میتراست

تنها راه آزادی میتراست

آمدن سوشیانت* (سود رسان،رایان** و دانا) یک پیش نیاز مهم دارد. اینکه زمینه ظهور او فراهم باشد و فراهم کردن زمینه ظهورش همان است که به آن فرهنگ انتظار گفته می شود. اما، فرهنگ انتظار واقعی با ضرورت استفاده از عینک کوانتومی و به دنبال آن روشن کردن شمع خویشتن ارتباط مستقیم دارد. افزایش آگاهی خود و در نتیجه افزایش سطح فرکانسی شخصی منجر به رشد آگاهی و فرکانس جمعی خواهد شد و این نقاط به هم متصل به دلیل رشد، آنقدر درخشان می شوند تا آماده خیزش سوشیانت باشند.

سپاه سوشیانت به شیوه خود او سود رسان است و نه ویران کننده. اندیشمند است و نه مقلد. رها شده از ماتریکس هاست و نه اسیر زندان های فکری. شاد است و نه افسرده، درخشان است و نه سیاهرنگ. منحصر به گروه خاصی نیست و برای همه است.

عاشق است و پیرو میترا. سپاه سوشیانت نبردش نبرد کوانتومیست. نبردی که هم اکنون در حال اجراست و در زمان ظهورش کامل می شود. در اقلیم درون یاران سوشیانت، میترا (من، من اصیل***، خود واقعی، روح، نفخه الهی، فرزند خدا. کلمه خدا، فر ایزدی) حاکم است و دیوان در بندند. 

به زبان ساده با ظهور منجی، جنگی نخواهد بود****. کار در عرصه رشد سطوح آگاهی انجام میشود.

اما منظور از میترا فقط من نورانی در مقام روح نیست. میترا به روایتی دیگر در واقع همان جریان عشق الهیست که دلیل خلقت است. همان است که تا هست و در خلقت جاریست ، همه چیز زنده است. همان زندگی است. همان تجلی خداوند است. همان آگاهی و انرژی است که در درون و بیرون ماست. نماد فیزیکی آن خورشید است که بر همه یکسان می تابد و نور روشنائی بخش خود را از کسی دریغ نمی کند.

همان است که ایرانیان باستان آنرا مهر می نامیدند یا میترا***** و مهر پرستی****** یعنی عاشقی. یعنی عاشق همه چیز بودند که همه چیز از خداست و خدا در همه چیز جریان دارد. یعنی مهربانی با هستی.

به جهان خرّم از آنم که حهان خرّم از اوست/ عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

اتصال به جریان مهر جاری در خلقت ما را پاک می کند و ظرف آگاهیمان را گسترده تر میکند. همانند چشمه ای که با ریزش باران رحمت الهی پر آب و زلال و برکت بخش می شود. اتصال به جریان مهر (همان چشمه جاری در خلقت، همان آب حیات) که انسان را از دیوار ماترکیس های ذهنی رها می کند و آزادی می بخشد. دیوان درونی را رام میکند و آنچه را که باید قربانی می کند تا گندم برکت از محل زخم بیرون آید*******.

عبور انسان از میان این بیابان و دیوار به تنهائی بسیار سخت است و دیوان در کمینند. 

تنها راه نجات همراهی میتراست که همچون راهنمائی کشتی تو را در مسیر دریای حقیقت راهنمائی کند********.

تنها راه آزادی میتراست به این مهم اشاره دارد.

عشق الهی جاریست.

ادامه مطلب
۰ ۰ ۰ دیدگاه

معرفی کتاب- بیداری- فقط شاگرد خوب مدرسه زندگی باش

معرفی کتاب- بیداری- فقط شاگرد خوب مدرسه زندگی باش

بسیاری از مشکلات ما، از ذهن ما ناشی می شود و به بیرون از ما مربوط نمی شود. برای حل این مشکلات، باید از دست سرزنش بیرون بر داریم و به درون خود نگاهی عمیق تر بیندازیم. اگر ما بدانیم که خودمان باعث بسیاری از گرفتاری خود هستیم، آن گاه می توانیم نگاه خود را عوض کنیم و بدین سان، در زندگی خود دگرگونی های اساسی ایجاد کنیم.

در ضمن، خوب است دست از سرزنش دیگران نیز بر داریم. این کار، وقت ما را تلف می کند. به دیگران اجازه بدهیم همانطور که هستند، باشند. نگاه ما به زندگی بر زندگی واقعی ما تاثیر بسیای می گذارد. 

مسئله ای که ما در ذهن خویش می بافیم به مسئله های واقعی زندگی ما تبدیل می شوند. آری اگر ذهن ما سامان بیابد زندگی واقعی ما نیز سامانی نیکو خواهد یافت.

ذهن ما بسیار قدرتمند و تاثیر گذار است. همه ما از یک ذهن پر قدرت بهره مند هستیم اما اندکی از ما از قدرت ذهن خویش استفاده می کنیم. ذهن هم می تواند زندگی ما را ویران کند و هم می تواند در خدمت زندگی ما باشد. به عده ماست که از ذهن خویش چگونه استفاده کنیم.

(...)

ما با فکر های خود دنیای می سازیم سپس در این دنیای ساخته شده از فکر های خود زندگی می کنیم. مابا فکر های خود دنیای می سازیم آنگاه این دیای ساخته شده از فکر ها را باور می کنیم. باور ما باعث می شود تا دنیائی را که از فکر ها ساخته ایم واقعی طلقی کنیم.

بدین سان در فکر های خود زندگی می کنیم. حال آنکه گمان می کنیم این دنیا، دنیای واقعی ما و این زندگی ماست. اگر دوست نداری دنیای را که هم اکنون در ان زندگی می کنی فقط کافیست که فکر های خود را باور نکنیم.

ادامه مطلب
۰ ۰ ۰ دیدگاه


ایرانشهر

به نام او
...که تخم سخن را پراگنده‌ایم.
در این وبلاگ در باب تحلیل بعضی مسائل خاص D: صحبت میشه و سعی هم می کنیم متعصب نباشیم. تازه کتابم معرفی می کنیم.
لطفا روی تیتر هر مطلب بزن تا کامل باز بشه.
عشق الهی جاریست.

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
دسته‌بندی
آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
بایگانی