۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جهاد اکبر» ثبت شده است

اگر هفت اقلیم به شاهی تراست- قسمت سوم

اگر هفت اقلیم به شاهی تراست- قسمت سوم

به نام خدا

اگر هفت اقلیم به شاهی تراست

[اژی دهاک] سه‌پوزهٔ سه‌کلهٔ شش‌چشم را، آن دارندهٔ هزار چالاکی را،

آن دیو بسیار زورمند دروج(دروغ) را، آن دروند آسیب‌رسان جهان را، آن زورمندترین دروجی را که اهریمن برای تباه کردن جهان اشه(تعادل)، به‌پتیارگی در جهان استومند بیافرید.

اژی دهاک نماد پایین ترین سطح آگاهی ممکن برای انسان و دور ترین حالت ممکن از آگاهی متعالیست. در نتیجه رفتاری دیو گونه دارد و  در نظر انسان های خردمند و پیرو اشا (راه تعادل)(نظم و هماهنگی نظام هستی) هر آنچه می کند تباهی است.

اژدهاک پرورنده هفت دیو است که هر یک به دیگری منجر می شود: اکومن (اندیشه بد) که آفریننده بقیه دیوان و ابتدای هر مخربی است. اندردیو ( عدم تعادل، افراط و تفریط) ساوول (شهریاری بد بر خوشتن، شهریاری که بر خود مسلط نیست و بازیچه هفت نفس درونی اش است) ناگهیس (کینه و نفرت و بی فایدگی) تریز ( سقوط و نارسی آگاهی) زریر ( مرگ،بی وجودی) و اهریمن (نیروی پلیدی، که به نوعی در بر دارنده تمامی آن شش دیو دیگر است و صورتی دیگر از کلمه انگره میتو به معنای تفکر گره خورده) . یا به عبارتی دیگر انسانی است که این هفت دیو و فرزندانشان همانند خشم و اسراف و ... در او به کمال یا حد نصاب پرورش یافته اند و هویت انسانی را از او گرفته و هویتی دیو گونه ( بلکه شریر ترین دیوان) را به او داده است. و این خاصیت انسان است که می تواند تا بالاترین سطوح آگاهی و وجودی در جهان خودش (از طریق شناخت خود در مقام روح یا نفخه الهی یا همان قطره از دریا بی نهایت وجود) صعود کرده و یا تا پایین ترین درجات آگاهی سقوط کند.

در ادبیات خودشناسی نوین دیوها همگی خصلت هائی هستند که برای انسان ذهنی به دلیل زندگی مداوم در ذهن (عدم حضور در لحظه حال) و همسوئی دائمی که با جریان مدام افکار به همراه داشته، خود را در معرض اندیشه های اهریمنی (افکار نادرست و باطل یا همان اکومن) قرار داده و به مرور زمان توسط آنها هدایت می شود (این به معنای عدم استفاده از ذهن و عقل نیست) و با گذر زمان با ذهنش هم هویت شده و ماهیت جاودان خودش یا هویت خود را در مقام آگاهی محض(روح، قطره از دریا) فراموش می کند و چون خود را ذهن و طبع آن همین جسم مادی می پندارد ، دچار حس جدا افتادگی از خلقت و به دنبال آن ترس می شود و عکس العمل هائی مثل خشم ، نا امیدی ، بیماری روانی ، طمع ... ارائه می دهد.

ادامه مطلب
۰ ۰ ۰ دیدگاه

اگر هفت اقلیم به شاهی تراست- قسمت دوم

اگر هفت اقلیم به شاهی تراست- قسمت دوم

قسمت قبلی اینجاست.

اگر هفت اقلیم به شاهی تراست...

دوستم طرفدار ب یونایتد بود. من اما الف سیتی رو دوست داشتم. یک بار بهش گفتم: "داداش اون حرکت دروازه بان ب یونایتد اشتباه بود.به نظر من نباید اون کار رو می کرد. کارش غیر حرفه ای بود." یادمه جوابی که دوستم داد بی ربط بود. انگار داشت ناخودآگاه از چیزی فرار می کرد! براش توضیح دادم اینی که میگی اشتباهه. با استدلال و متاسفانه کمی چاشنی تحقیر (یعنی ترکیب استدلال و کلام محکم و کمی احمق جلوه دادن طرف مقابل!!) صحبتم که تموم شد یادمه کم آورده بود و به خاطر نوعه حرف زدنم عصبانی شده بود. عکس العملش طوری بود که بعد از حدود 17 سال هنوز یادم مونده. دوستم با لحنی عصبانی گفت: الف زاده چی؟!( اسم دروازه بان تیم الف سیتی، الف زاده بود.) اون که خیلی بد تره." 

تعجب کردم. اخمام رفت توی هم. با خودم گفتم چه ربطی داشت.من داشتم ایرادی رو خیلی منطقی از یک نفر می گرفتم. ایرادم هم درست بود. برام قابل پذیرش نبود که اشتباه یک نفر رو میشه با اشتباه یک نفر دیگر در جناح به اصطلاح مقابل (اگر همچین چیزی واقعا وجود داشته باشه) توجیه کرد! انگار اگر این بده، خب اون که بدتره! انگار با انتقاد کردن از حرکت اشتباه دروازه بان تیم مورد علاقه دوستم، به خودش حمله کرده بودم. واقعا عصبانی شد. این شد که منم عصبانی شدم و به نظر خودم هم حق داشتم. چون به نظرم بازخورد دوستم، هم غیر منطقی بود و هم تهاجمی... . 

خیلی از تحلیل های ما اینجوریه. وقتی به طرز فکر، نگاه، ایده ، آدمی که دوسش داریم یا اعتقادی که مانیفستش می کنیم انتقادی وارد میشه ، انگار داره به خودمون حمله میشه! و ما هم شروع می کنیم با انواع روش هایی که بلدیم با عامل تهاجم مقابله می کنیم!

دو بعدی میبینیم. اگر استقلالی نیستی پس پرسپولسی هستی. نمیشه یک چیزی وسط این دوتا باشی. اصلا حالت های دیگه ای خارج از اونچه الان تو چهارچوب ذهنیمون برامون تعریف شده، وجود نداره. یعنی اصلا احتمال وجود ترکیب یا توازن های منطقی دیگه ای رو نمیدیم!! مثلا اگر نماز می خونی پس مسلمونی. چون این یک رفتار مسلمونیه. و اگر مسلمونی پس ... . 

عجیب نیست؟!

اینجوری اسیر برنامه ریزی های ذهنی باشیم؟! برنامه ریزی هائی که حتی خودمون نکردیم و طی نسل ها انتقال خصوصیات وراثتی و بارگزاری اطلاعات و دیتا در ذهنی جمعی ما انجام شده و داره ما رو کنترل می کنه. باعث میشه طبق یک یا چند الگوی ذهنی از پیش تعیین شده فکر کنیم و بر اساس اون نتیجه گیری و بعدم عمل کنیم! و از بقیه هم بخوایم با همین الگو و نتیجه گیری که به عنوان بهترین پذیرفتیم عمل کنند؟!

ادامه مطلب
۰ ۰ ۰ دیدگاه


ایرانشهر

به نام او
...که تخم سخن را پراگنده‌ایم.
در این وبلاگ در باب تحلیل بعضی مسائل خاص D: صحبت میشه و سعی هم می کنیم متعصب نباشیم. تازه کتابم معرفی می کنیم.
لطفا روی تیتر هر مطلب بزن تا کامل باز بشه.
عشق الهی جاریست.

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
دسته‌بندی
آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
بایگانی